اطلاعیه سایت
رمان جـدید تابع قوانین جمهوری اسـلامی ایران فعـالیت دارد .مطـالب در صورت درخـواست کارگــروه مصـادیق مجـرمانه رایانه ای از وب حـذف خواهـند شد
همراه شما هستیم در این وقت روز از وبسایت رمان جدید با رمان عاشقانه و “ رمان استاد دیوانه من ” امیدواریم مورد پسندتون قرار بگیره همراه ما باشید/
رمان استاد دیوانه من
قسمتی از رمان :
داشتم تدارک صبحونه رو میدیدم که صدای خانوم به گوشم رسید:
_زینت،زینت
+جانم خانوم جان.
_برو آلما رو از خواب بیدار کن بگو کافیه دیگه.لنگه ظهر شده بیاد صبحونه بخوره، شب مهمون داریم.
چشمی گفتم و به سمت اتاق آلما به راه افتادم.با دیدن در صورتی رنگش لبخندی زدم و به فکر فرو رفتم. به یاد روزی افتادم که آلما پاهاشو به زمین میکوبید و درخواست میکرد در اتاقش رو صورتی کنند.
از اونجا که تمام در های عمارت مشکی بود خانوم و آقا اصلا راضی به اینکار نبودن..اما خانوم جون توجه ای به حرف کسی نکرد و چون عاشق تنهت نوه ش بود، دستور داد کل اتاق آلمارو صورتی کنن.
درِ اتاق که رسیدم وارد اتاق شدم و آروم به سمت تخت آلما رفتم.دستمو روی گونش گذاشتم و آروم نوازش کردم.
با کش اومدن لب های آلما دستمو برداشتم که همونطور چشم بسته گفت: / ادامه رمان در باکس دانلود زیر موجود است
رمان های پیشنهادی »
دانلود رمان پرنسس و کوتوله ها
دانلود رمان رحم اجاره ای فصل اول و دوم
دانلود رمان حکم دله به قلم مارال ع – ز
رمان صیغه 5 ساله من
دانلود رمان خانزاده هوس باز
رمان ارباب خشن و هات من رمان ارباب حریص من رمان سه دبیرستانی هات رمان دکمه و شلاق رمان مردی که به زانو درآمد
تاکنون 2 نظر ثبت شده است. کامنت بعدی رو شما بفرستید
✦ پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
✦ پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.
✦ از ارسال دیدگاه های تکراری پرهیز کنید.
سلام
میشه لطفا رمان فصل وصال رو بزارید؟
عالیه رمانه