اطلاعیه سایت
رمان جـدید تابع قوانین جمهوری اسـلامی ایران فعـالیت دارد .مطـالب در صورت درخـواست کارگــروه مصـادیق مجـرمانه رایانه ای از وب حـذف خواهـند شد
در این وقت شب از وبسایت رمان جدید در خدمت دوستان عزیز هستیم با رمان دیگری با نام ” دانلود رمان شاهزاده و دختر گدا ” سبک این رمان عاشقانه میباشد امیدواریم مورد پسند شما قرار گیرد همراه ما باشید
دانلود رمان شاهزاده و دختر گدا
قسمتی از رمان »
دستی به دامن لباسم میکشم و اونو مرتب میکنم ..کفشای قدیمیم رو میپوشم و از در خونه بیرون میزنم
مامان: ایزابلا باز کجا شالو کلاه کردی دختر ؟!🙄
من: مامان میخوام برم بیرون زود برمیگردم 🚶🏻♀همینجوری که قدمامو تند میکردم به سمت در حصار خونه رفتم و بازش کردم و با صدای بلند
گفتم:زود برمیگردم نگرانم نشید
مامان :ایزابلا مگه نمیدونی قرار منو پدرت به شهر بریم !؟ کجا میخوای بری!؟
برمیگرم و نگاهی به مادر زجرکشیدم میندازم..قرار بود برای کار کردن توی خونه یکی از اشراف به شهر برن و تا چند روز دیگه برنمیگشتن..به سمت مامانم میرم و بوسه ای رو گونش میزنم
من:میدونم مامان گلم زود برمیگردم.. خسته شدم انقدر تو خونه موندم خب🙁😘
مامان :باشه زود برگرد و مراقب خودت باش دختر قشنگم 💋
من :چشممممم ..هرچی زیباترین زن جهان امر بفرمایند بانو😁
مامان : بسه بسه انقدر زبون نریز دختر ..برو تا پشیمون نشدم
این رمان آنلاین میباشد لذا جهت حکایت از نویسنده و مشاهده
رمان فوق از کانال وی اقدام به خواندن کنید
رمان های که دیگران مطالعه کرده اند »
رمان ارباب خشن و هات من رمان ارباب حریص من رمان سه دبیرستانی هات رمان دکمه و شلاق رمان مردی که به زانو درآمد
تاکنون 4 نظر ثبت شده است. کامنت بعدی رو شما بفرستید
✦ پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
✦ پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.
✦ از ارسال دیدگاه های تکراری پرهیز کنید.
سلام ببخشید میشه بیشتر رمان هارو پی دی اف بگذارید
سلام یه سری گذاشتیم ولی بازم چشم
سلام. ببخشید من هنوز نتونستم بخونمش چون انلاینه و اصلا برام باز نمیشه. ممنون میشم اگه همون پی دی اف بزارین
سلام پیداش کردیم حتما